اجرای اصلی انواع دارهای قالی بافی جدید و قدیم و وظایف هر کدام در ایران
سردار :وظیفه کنترل چلهها را بر دوش دارد و در بالای دار پیمان میگیرد
زیر دار :مانند راز دار وظیفه کنترل چلهها را بر دوش دارد و در ذیل دار قرار میگیرد
راست روها :در دو سمت دار قالی قرار میگیرند و وظیفه حفاظت و کنترل سر دار و ذیل دار را دارند
فندک :در زیر سر دار و به موازات آن و معمولاً با فاصلهای حدود ۳۰ تا ۵۰د سانتیمتر متعلق به قرار دارد و به جای سر دار چلهها را کنترل میکند؛ و در برخی از دارها مثل دارهای معروف به تبریزی از پیش درآمد لغایت انتهای بافت بر روی دار حضور دارد، ولی در دارهای مرسوم به پارسی بسته به روش و سنت بافت، سررسید حضور آن متفاوت است که در صفحات بعد به آن خواهیم پرداخت.
چوب کوجی :در متوسط دار قالی و جلوی چلهها قرار میگیرد و با مهار چلههای ذیل به کمک نخی به نام نخ کوجی وظیفهٔ مهم جلوگیری از کجی فرش را عهدهدار است. از این وسیله اغلب در دارهای قالیبافی سرشناس به فارسی کاربرد میشود.
چوب هاف :در لا به رسوب چلهها قرار گرفته، محدوده جنبش آن از زیر راز دار الی پشت چوب کوجیمی باشد. وظیفه چوب هاف حفظ و تشدید فاصله و کن فیکون (ضربدر) در میانی چلهها است، و با قابلیت جنبش به سمت بالا و پایین، ردیف ضربدرها را نیز به بالا و ذیل حرکت داده و مایه تسهیل عملیات پودکشی میشود.
زیر سری کوجی :عبارت است از دو تکه چوب و احتمالاً هر وسیلهای دیگر که معمولاً بین راست روها و چوب کوجی قرار میگیرند الی ضمن کمکد به کشیدن چوب کوجی به سمت جلو، چلههای پایین را نیز هراه آن به خارج از ریف چلهها هدایت نماید.
گوه: وسیلهای است عموماً به شکل سه گوش که در محل پیوندیدن سر دار و ذیل دار با راست روها پیمان گرفته و با برپایی اختناق و با بالا و پایین بردن سردار و زیر دار در نهایت، وظیفه شل و سفت کردن چلهها را عهدهدار است و معمولاً در دارهای چوبی بهرهگیری میشود.
پیچ: دو عدد پیچ در رأس راز دار همان وظیفه گوه را بر دوش دارند و میتوان با چرخاندن آنها یا سردار را بالا و زیر برده، و در پایان چلهها را شل و سفت کرد، ویا این عمل را بالا و زیر بردن فندک و حتی بعضاً پایین دار، سپریدن داد.
اهرم بالا :وسیله چرخاندن راز دار را به عهده دارد و تنها در دارهای متحرک مشابه دارهای مرسوم به (کرمانی) متعلق به کاربرد میکنند
اهرم پایین: وسیله چرخاندن ذیل دار را به عهده دارد و تنها در دارهای متحرک مثل دارهای مرسوم به (کرمانی) دیده میشود.
کمان :قطعه چوبی است که اغلب به شکل کمان میباشد و همراه دو شماره طناب که در دو سوی آن بسته شده و به کمک دو عدد چوب مانند چوب کوجی که یگانه به چلههای زیر، و دیگری به چلههای رو بسته شده، میتوان چلهها را در دارهای کماندار جابهجا کرد و عملیات پود کشی را اتمام داد
سهپایه :این وسیله فقط در برخی از دارهای زمینی تعبیه میشود و مانند زیر سری کوجی، همان عمل را به نحو دیگری سپریدن میدهد. علاوه بر آن بافندگان توپکهای خامههای قالیبافی را نیز متعلق به آویزان میکنند.
دستهبندی دارهای قالی بافی
گروه ۱:دارهای قالی بافی را باید به دو گروه ستانی (زمینی) و عمودی (ایستاده) دسته کردهاند. دارهای زمینی تنها یک گروه از دارهای زمینی را شامل میشود و دارهای ایستاده یا عمودی دارهایی به نامهای فارسی، ترکی، یا کرمانی هستند. کل دارهای قالی بافی را در سه نوع دار خلاصه میکنند: ۱
- دارهای پارسی را اخص مناطق فارسی باف، ۲ -دارهای ترکی را گزیده تر مناطق ترک زبان و آذربایجان، و۳ - دارهای کرمانی نیز دارهایی است که در ناحیه کرمان مورد کاربرد قرار میگیرد.
گروه۲: دارهای زمینی و ایستاده آنها را به دو گروه تغییر ناپذیر و متحرک دستهبندی کردهاند. دارهایی که قابل انتقال از مکانی به مکان سایر هستند را از نوع دارهای متحرک میدانند و دارهایی که قابلیت نقل و انتقال ندارند و پایههای آنها در زمین فرورفته و ثابت شدهاست را از نوع دارهای مقاوم مینامند.
گروه۳:اگر دار قالی به شیوه ترکی چله کشی شود به انگیزه قابلیت گردش چلهها بر روی دار، باید آنها را دار متحرک دانست و دارهایی را که به شیوه فارسی چله کشی میشوند، به دلیل عدم امکان گردش چلهها بر روی دار، باید دارهای مقاوم نام نهاد و اگر نحوه اربعین کشی و بافت فرش به گونهای باشد که همزمان با بالا آمدن فرش و رجهای آن بافنده نیز جنبش کرده و به سمت بالا رود، دار از گونه متحرک است (مانند دارهای کلاردشت) و اگر نیاز به جابجایی بافنده نباشد از نوع مقاوم است.
اشکال اصلی طریق طبقهبندی در همه این قبیل دستهبندیها در این است که از ابتدا هیچ توجهی به عنوان این بحث نگردیده است. در واقع ما به تعقیب طبقهبندی دارهای قالی هستیم و به عبارتی تمامی طبقهبندیهای هیچ نگاه مؤثری به ساختمان اصلی دار قالی نداشتهاند.[۲]
در اینجا میتوان همگی دارهای قالی و نامگذاری آنها را از آغاز تا انتها با پروا به مراحل ساخت و پیشرفت آنها به این ترتیب طبقهبندی نمود:
دارها ی زمینی (اعم از کماندار یا بدون کمان) که بهطور کامل فاقد راست رو هستند و چله کشی بر روی دار اتمام میپذیرد.
دارهای عمودی تغییر ناپذیر (فاقد راست رو و اربعین کشی بر روی دار انجام میپذیرد) که البته میتوانستند کماندار باشند.
دارهای عمودی متحرک فاقد راست رو (که چله کشی به طریق معرمف به فارسی برای سپریدن آن میگردید) که البته کماندار بوده و هستند.
دارهای عمودی متحرک دارای راست رو (که چله کشی به روش سرشناس به فارسی برای آن اتمام میگردد) که البته کماندار بوده و هستند.
دارهای عمودی تغییر ناپذیر با راست رو (با اربعین کشی فارسی که میتوانستند کماندار باشند که البته امروز سایر نیستند) سایر دارهای قالی به هر نوع که نگریستن شوند در زیر هر یک از انواع یادشده قرار میگیرند. حتی دارهایی که برای بافت قالیهای حجمی از آنها کاربرد میشود خارج از این طبقهبندی پیمان نداشته و تنها در ظاهر دار تغییر یافتهاست.[۳] ابزار قالی بافی چاقوی قالیبافی چاقوی قالیبافی وسیلهای است برای بریدن نخهای خامه قالیبافی در هنگام گره زدن. به دلیل اینکه نوع گره زدن در مناطق مختلف ایران به دو چهره است تغییراتی در شکل و نما چاقوی قالی بافی هستی دارد لغایت گره زدن راحتتر صورت گیرد.
۱-کاردک قالی بافی: همان چاقوی معمولی است که بیشتر در مناطقی که گره پارسی میزنند استفاده میشود.
هر کاردک از دو تقدیر تشکیل شدهاست: الف:تیغه فلزی ب: بخش چوبی
۲-قلاب قالی بافی:قلاب وسیله ایست همانند کارد که در منتهی آنقدر باریک میشود که به چهره میلهای به درازا یک الی دو سانت در میآید. در انتهای این میله زائدهای قلاب مشابه وجود دارد که بافندگان برای جلو آوردن تار و گره زدن خامه و خارج کشیدن پرز از لا به رسوب تارها از آن سهم میگیرند و با لبه کارد مثل قلاب، بخش اضافی پرز را از کلاف خامه قطع میکنند. این وسیله که به قلاب تبریزی سرشناس است در مناطق ترک باف استفاده میشود.[۴] هر قلاب از دو سرنوشت ساختن شدهاست: الف :تیغه و قلاب ب:دسته فلزی
دفتین (دفه، کرکیت، کلوزار، دستوک)
دفتین وسیلهای است برای کوبیدن گرههای فرش پس از بافتن یک رج، و نیز خواباندن پودهای ضخیم و نازک قالی باره استفاده واقع میشودکه هم مایه بر جایگیری گرهها و هم باعث ظرافت و صافی و یکنواختی در پشت فرش میشود. دفتین وسیلهای فلزی و شانه مانند است که حائز بخش چوبی یا فلزی است. دندانههای این افزار که معمولاً پهنای کمی دارد، به صورت متوازی با فاصلههای متناسب، با فاصله تارهای قالی بر روی دستهای فلزی یا چوبی وصل میشود.[۵]
دفتین
هر دفتین دربرگیرنده دو قسمت است:الف:دسته ب:تیغههای فلزی
قیچی قالی بافیبرای پرداخت و کوتاهی نمودن پرزهای بلند استفاده میشود.[۶]
از راست به چپ قلاب، سیخ پود کشی، دفتین، قیچی
قیچیهای متداول در قالی بافی را به دو نوع دسته میکنیم:الف: قیچی فارسی (قیچی اصفهانی):این نوع قیچی بر روی هر دو تیغه خود دارای لبههایی است که بلندی لبهها متناسب با ارتفاع پرزها در رجشمارهای مختلف تغییر میکند. ب:قیچی ترکی: این قیچی از لحاظ نما شبیه به قیچیهای معمولی و خانگی است با این تفاوت که تیغهها و دستههای قیچی در دو سطح متفاوت قرار دارند. در قیچی گونه تبریزی دستهها در سطحی بالاتر و با زاویهای ناچیز نسبت به تیغهها پیمان دارند. این انهنا موجب آسان شدن شغل میشود.
قیچی معمولی خیاطی
برخی از بافندگان از همان قیچیهای معمولی که عموماً در کارهای خانه مانند خیاطی کاربرد دارند کاربرد نمایند.
قیچیهای برقی
در برخی مناطق، بافندگان هنگام بافت پرزهای اضافی را قیچی نمیکنند بلکه فرش را کامل میبافند و پس با قیچیهای برقی بطور همزمان تمام سطح فرش را قیچی میکنند.
شانه (قالیبافی)
شانه وسیلهای است برای جلو کشی گرههای فرش و برپایی نظم اغلب در پشت فرش بهرهگیری میکنند. پس از بافتن هر رج از فرش و پیش از کوبیدن دفتین، شانه را بر روی گرههای فرش میکشند.
سیخ پود کشی
سیخ پود کشی وسیلهای است برای پود کشی فرش. سیخ پود کشی با ورق نازک آهن که حالت فنری و انعطاف زیاد داشته باشد ساخته میشودتا به راحتی از بین چلهها عبور کند. سیخ پود کشی وسیلهای است به عرض دو سانتیمتر و به درازا ۵۰ لغایت ۷۰ سانتیمتر. با گردانیدن سیخ پود کش از وسط تارها به وسیله زائده قلاب مانند نوک آن پود را گرفته و بر روی رج بافته شده قرار میدهند.[۷]
بر پاکی
برپاکی وسیلهای است که در بعضی مناطق همچون کرمان و خراسان برای جلو کشی و خواباندن بهتر گرهها بر روی یکدیگر بهرهگیری میشود. به راستی بر پاکی هم پیشه شانه و هم پیشه دفتین را سپریدن میدهد. برپاکی از یک ورقه نازک آهن ساخته میشود و بخش آن به تیغه متصل است و از همان جنس میباشد. روش کوبیدن برپاکی به نحوی است که از بالا و استوار تیغه را بر روی لبههای بافت میکوبند.
سک (سنگ)
وسیلهای است که معمولاً برای کوبیدن پود و منظم کردن چلهها به کار میرود. این وسیله اغلب در کردستان و لرستان و مناطق غری مملکت استفاده میشدهاست. در بعضی از مناطق مملکت ابزاری شبیه به این وسیله هستی داردکه از آن هم برای کوبیدن پود و هم برای عبور پود از میان چلهها بهرهگیری میکنند.
سوزنی
این وسیله معمولاً در بافت قالیهای فرمانروایی کرمان (کرمان، راور، رفسنجان، زرندو…)استفاده میشود. شغل اصلی این وسیله بازدارندگی از کجی فرش میباشد. در دارهای پارسی و مناطق فارسی باف چوب کوجی وسیله است برای جلوگیری از کجی فرش.[۸]